آتریناآترینا، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره

دفتر خاطرات آترینا

9-نوروز 89

            اولین عید نوروز ما با آترینا   اولین عیددیدنی آترینا آترینا اولین عید دیدنی زندگیش رو با خونه مامان ایران شروع کردو بعد هم مامان شهناز.   آترینا و عمو محمد         پارک نیاوران      آترینا در کاخ سعد آباد   آترینا اولین بار تو سه ماهگی سوار بر یکی از ماشینهای متعلق به شاه &n...
30 بهمن 1391

23-عسل خانوم متولد می شود

اینم عسل خانوم نوه عموی مامانی آترینا که اردیبهشت 90 به دنیا اومد. تیر 90     اینم خوابالوی چپ دست ما!!!!         اینجا کوچه دفینه کنار مجتمع کامپیوتر پایتخته داشتیم می رفتیم برای مامانی گوشی بخریم.     حیاط خونه باباجون     تاب تاب عباسی این پیرهن کادوی عموغلامرضا بود.   آشپزخانه منزل مامان ایران   خونه مامان ایران ...
30 بهمن 1391

70 - تولد 7 سالگی علیرضا‌ (26/11/1391)

تولد 7 سالگی علیرضا روز پنجشنبه 26 بهمن آترینا گلی با مامانی و باباییش دعوت شدن به جشن تولد علیرضا. تولد علیرضا آترینا ، فاطمه ، علیرضا ، پارمیس و باران آترینا خوابالو بچه ها و باباها صبح روز پنجشنبه خاله کیاندخت دوست مامانی بعد از مدتها اومد دیدن مامانی آترینا و آترینا. بعد از ظهر بعد از رفتن خاله کیاندخت مکالمه جالبی بین بابایی و آترینا انجام شد به این صورت که : بابایی : خاله کیاندخت اومده بود؟؟؟ آترینا : آره ولی خاله کیانلخت لخت نبود ها؟؟؟؟ ...
29 بهمن 1391

36-تولد عسل

تولد یکسالگی عسل خوشگله   عکسای تولد عسل نوه عموی مامانی آتریناکه پنجشنبه 28 اردیبهشت برگزار شد:   همایون هم تو جشن تولد عسل حضور داشت.                  صبح پنجشنبه آترینا با مامانی رفت آرایشگاه تا مامانی موهاشو کوتاه کنه انقدر ساکت و آروم تو آرایشگاه نشسته بود که همه تعجب کرده بودن. اینم یه عکس از آترینا که تو راه برگشت گرفتیم . کادوی آترینا به عسل:     چند عکس از آترینا قبل از رفتن به ...
29 بهمن 1391

6-اولین پارک رفتن آترینا در سن 15 روزگی

اولین پارک رفتن آترینا در سن 15 روزگی !!   ٢٢ مرداد ٨٨ آترینا و بابایی در پارک شریعتی ١٠ آبان ٨٨ در دست گرفتن قورباغه برای اولین بار   ١٥ آبان 88 آترینا در پارک صدف ١٧ آبان ٨٨   عمارت شازده هروی ٢٩ آبان 88 ...
29 بهمن 1391

8-زمستان 88

 ١٨دی 88   کیک  دستپخت خاله نسترنه . فکر می کنم تازه از طرح اومده بود. ٢٠ دی ٨٨ رفته بودیم برای آترینا پاسپورت بگیریم که حمید فرخ نژاد رو دیدیم باهاش عکس گرفتیم. 30 دی 88   موش شده آترینا . اینجا من و آترینا گلی و مامان شهناز داشتیم می رفتیم خونه خاله فرانک. ٨ اسفند 88 فقط فیگور غذا خوردن می گیره آترینا گلی ولی کلا رژیم داره. خونه عمه سمیه آترینا و عمه سمیه خونه خاله مهرناز   ...
29 بهمن 1391

3-سیسمونی

  برای خرید سیسمونی وقتی مامانی آترینا 6 ماهش بود یه سفر با بابایی رفتن دوبی و کلی از خریدارو اونجا انجام دادن با درهم 250 تومن البته. نمایی از اتاق آترینا گلی   اتاق آترینا(به اصطلاح سیسمونی) اسباب بازیهای مورد علاقه آترینا خصوصا ردیف دوم     اینم گهواره آترینا که تا 5 ماهگی ازش استفاده کرد   دوستان حمام آترینا   مارو بگو چقدر پستونک خریدیم ولی آترینا خوشبختانه اصلا پستونکی نشد.   اینم اسباب بازی مورد علاقه آترینا که البته بعدا در سن 8 9 ماهگیش از خیابون بهار خریدیم.   اینم اسمش خانوم کاغذیه دوست آترینا &...
29 بهمن 1391

69 - تولد مامانی آترینا (22/11/1391)

تولد مامانی آترینا   شنبه شب ٢٢ بهمن ماه ١٣٩١ باباجون خاله نسترن و دایی نیما با یه کیک خوشگل که از شیرینی فروشی الف گرفته بودن اومدن دنبال آترینا گلی , مامانی و باباییش برن رستوران کافه باغ به مناسبت جشن تولد مامانی آترینا.   رستوران موزه باغ    آترینا در حال سفارش غذا   آترینا بابایی و خاله نسترن ساندویچهای مرغ گریل و میکس داشت که خوشمزه بود . البته بیشتر حالت کافی شاپ بود با کیکهای خیلی خوشگل ولی چون وقت شام بود ما ساندویچ سفارش دادیم.   پارک شیان صبح روز 22 بهمن ماه آترینا به اتفاق مامانی و باباییش رفتن پارک جنگلی شیان پیاده روی . &...
28 بهمن 1391

29-رستوران سنتی پارتیان

اسفند 90   اسفند 1390 که عمو ساویز برای برگزاری سالگرد آقای آزادی اومده بود قرار گذاشتیم تو رستوران پارتیان همونجایی که مراسم چهلم مامان شهناز رو برگزار کردیم. رستوران سنتی پارتیان   آترینا گلی کلی با بچه ها شیطونی کرد و دور میزا دویید. گلم دیگه داره بزرگ میشه!   انصافا غذاهای خوشمزه ای داشت !   29 اسفند  90(رستوران وشه)   آخرین روز سال نحس ۹۰ که رفته بودیم تجریش گردی مثل هر سال . همه چی مثل سالهای قبل بودغیر از اینکه مامان شهناز دیگه بین ما نبود. ...
18 بهمن 1391